سفر به اصفهان
چهارشنبه 21آبانماه به پیشنهاد بابایی راهی اصفهان شدیم چون میدونستیم زاینده رود یک هفته ای هست که باز شده و از آخرین سفر ما هم به اصفهان تقریبا سه سالی میگذشت به همین خاطر سریع بار و بندیل رو جمع کردیم و راهی شدیم ساعت 3 صبح رسیدیم هتل و شما عزیزدلم که توی مسیر همش خواب بودی تازه بیدار شده بودی و شارژ کامل بودی و تا 5 صبح داشتی با من دالی بازی میکردی کلی کلافه شده بودم اما از کارای بامز ه ات توی اون موقع صبح خند ه ام گرفته بود که اصلا متوجه زمان و ساعت نیستی
حوالی ظهر از خواب بیدار شدیم و رفتیم کنار زاینده رود و قدم زنان تا پل خواجو و برگشت به سی و سه پل
وقت ناهار یه پرس بریونی(غذای سنتی اصفهانی) خوردیم که انصافا خیلی خوشمزه بود
یه روز هم به کوه صفه رفتیم و من و بابایی با هم بولینگ بازی کردیم و شما هم تماشا میکردی البته گاهی شما هم دوست داشتی دست به توپ بشی و بازی کنی اما زورت به بلند کردن توپها نمی رسید در برگشت هم به میدان نقشه جهان(امام)و چند تا پاساژ خرید رفتیم و شما تو پاساژ ماشین سواری کردی
در کل مسافرت دو روزه ی فوق العاده خوبی بود و هوا هم بسیار عالی
با دیدن زاینده رود و آب روانش من به شخصه خیلی خوشحال شدم و دلم زنده شد چون اصفهان از شهرای مورد علاقه ی منه
این هم از عکسها و اولین سفر آرتاجون به اصفهان
ارتاجون کنار سی و سه پل
ارتا کنار پل خواجو
ارتا و ماشین سواری در پاساژ خرید
ارتا و بازی بولینگ
ارتا در کوه صفه
تا بعد