آرتا عشق مامان و باباشآرتا عشق مامان و باباش، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

برای آرتا

کم خوابی و شب زنده داری

آرتاجون مدتیه خوابش کمتر شده و نمیدونم این مسئله بخاطر سرماخوردگیش یا اینکه بخاطر بزرگ شدنش و ما هم مجبوریم ساعت خوابمون رو با آرتا جون تنظیم کنیم و کلا خونه نشین بشیم و از دنیای بیرون بیخبر بطوری که حتی از اب و هوا هم خبر نداریم و از طریق اخبار متوجه میشیم بیرون خیلی سرده یا هوا الوده ست اگر میبینید اکثر عکسای آرتا جون در خواب گرفته شده به این دلیله که تو بیداری انقدر مارو مشغول خودش میکنه که یادمون میره ازش عکسی بگیریم انشاالله سعی میکنیم دفعات بعد از بیداریهشم عکسی رو تو وب بذاریم     ...
24 آذر 1392

پایان چهل روزگی

  چهل روزگی آرتاجون دیروز بود بسیار مشتاقم بدونم بعداز چهل روز چه اتفاقی میفته که همه میگن بچه چله داری میکنه شاید بچه بطور معجزه اسایی شبا میخوابه و رفتارش مثل ادم بزرگا میشه به هر حال آرتا جون سرما خورده و حالش زیاد خوب نیست دو شب نخوابیده ولی امروز به خاطر خواب اور بودن داروهاش از صبح خوابیده و خودم دو ساعت یه بار به زور بیدارش میکنم تا داروها و شیرشو بدم گاهی اوقات آرتا جون حرکتای غیرارادی با مزه ای انجام میده مثل خندیدن توی خواب .چشمک زدن به من وقتی باهاش حرف میزنم که انگار داره حرفامو گوش میده وتایید میکنه. یه بارهم اتفاقی دستشو به نشانه ی جواب سلام دادن به باباش بالا برد و تکون داد و کلی ما رو ذوق زده کرد ...
20 آذر 1392

سلام ما اومدیم

سلام به همه ی دوستای مهربون که در نبود ما جویای احوال بودند و اظهار لطف داشتن بالاخره ما با کلی عکس اولیها اومدیم خنده ی ناز آرتا جون   آرتا جون در خواب شیرین   آرتا و اولین حمام آرتا در اولین محرم ...
3 آذر 1392

سلام به همه ي دوستان

دوستان از اينكه كامنتها را تاييد نكردم عذر خواهي ميكنم بدين جهت كه قرار است مامان آرتا جون بعد از اينكه دسترسي به اينترنت پيدا كرد،اين كار را بكند واما ما هم هر چند دير به ديدن آرتا جان رفتيم و از ديدنش بسيار خوشحال.البته قرار بود كه زودتر بريم ولي بعلت نبودن بليط اين ديدار به تاخير افتاد چند تا عكس از آرتا جون گرفتم كه ميگذارم الحمدالله كمي زردي داشت كه بهتر بود ايشالا همه ي بچه ها سالم و تندرست باشند ...
28 آبان 1392

الحمدالله آرتا جان هم بدنيا آمد

  آرتا جان ديشب بعد از سالها انتظار و بعد از نه ماه و نه روز و نه ساعت و نه دقيقه و نه ثانيه قدم به اين جهان گذاشت و باعث خوشحالي همه ي خانواده شد آرتا جون الان شبيه مامانشه ولي احتمالا در روزاي آينده تغييرات خواهد داشت و شايد شبيه باباش هم بشه انشاالله همه ي بچه هاي مردم سالم باشند و آرتا جون ما هم سالم باشد الهي همه ي بچه ها خوشبخت باشند و آرتا جون ما هم خوشبخت باشه الهي طول عمر با غزت براي همه ي بچه ها باشد وبراي آرتا جون ما هم ...
10 آبان 1392

پایان انتظار

بالاخره انتظار به پایان رسید و قراره کوچولوی ما آرتا جون روز پنج شنبه نهم آبانماه جمع دو نفره ی ما رو سه نفره کنه  ما بیصبرانه برای دیدن کوچولومون لحظه شماری میکنیم و خیلی مشتاقیم ببینیم کوچولومون شبیه کدومیک از ما (بابایی یا مامانی یا هردو)میشه؟ این هم اولین تصاویر وبلاگی ما (اولین تصویر سونوگرافی آرتا جون) این هم کودکی بابای آرتا جون این هم کودکی مامان آرتا جون معنای لغوی آرتا:پاک و مقدس-راستی و درستی انشاالله دفعه ی بعد با اولین عکسای آرتا جون می آییم تا بعد ...
8 آبان 1392

سلام و تذكر

  امروز من پدر بزرگ آرتا جون سري به وبلاگ آرتا جون زدم ولي ديدم كه خيلي از دوستان نظر براي مامان آرتا جون گذاشتن خب بخاطر اين هم يه كاربري ديگه براش درست كردم تا مامان آرتا جونم بيان و نظرات دوستانشون را تاييد كنند.چون من هم دسترسي به آرتا جون ندارم شايد كمتر بيايم ولي نه اينكه كلا نيايما .ميام ولي كم ميام ...
2 شهريور 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای آرتا می باشد