آرتا عشق مامان و باباشآرتا عشق مامان و باباش، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 16 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

برای آرتا

کالسکه سواری و روز مادر

روز مادر رو به تمام مادران بالاخص مادر خوب و مهربونم و مادرشوهرعزیزم تبریک میگم تقدیم به تمامی مادران ارتا و مادر بزرگ مهربون جدیدا روروئک و کالسکه ی ارتاجونو افتتاح کردیم ارتاکوچولو از کالسکه سواری خوشش میاد اما از روروئک سواری چندان استقبال نمیکنه بعد از کلی بازی ارتا جون خوابش برد ارتا بتازگی به دستاش خیلی بادقت نگاه میکنه گویا تو مرحله ی اجزا شناسیه این گل پسر تابعد   ...
31 فروردين 1393

سیزده بدر و پایان مرخصی

سلام .چند روز پیش متوجه شدم که مرخصیه 6ماهه تایید شده و خبری از مرخصی 9ماهه نیست خیلی ناراحت شدم و همون لحظه ارتاجون هم پیشم بود و داشت با من بازی میکرد با دیدن چهره ی معصوم و خندانش چشام پراز اشک شد به اینکه چطور از ارتام چند ساعتی دور باشم چون توی این 6ماه همش با هم بودیم و اوج ساعت فراقم یک ساعت بود که شاید به خاطر انجام کار اداری بوده افسردگی عجیبی بهم دست داد و بعدش استرس که ارتا جونو پیش کی بسپارم  و بهمین خاطر سریع مشغول تماس گرفتن با اشنایان شدم تا یه پرستار مطمئن برای ارتا جون پیدا کنم چون پسرکمو توی این سن کم نمیتونم به مهد بسپارم و باید پیش کسی باشه که تمام توجهش معطوف این کوچولوی من باشه حالا توکل به خدا کردم تا بهترین رو ...
19 فروردين 1393

اولین نوروز آرتا

امسال اولین نوروزیه که ارتاجون کنار ماست و پسرم برای اولین بار داره شکوفه های بهاریو میبینه و بهار و زنده شدن طبیعتو با تمام وجود تجربه میکنه خداوند رو بخاطر این هدیه گرانبهاش شاکرم و امیدوارم ارتاجون بهارهای متمادیه زیادی رو پشت سر بذاره و روزگارش همیشه بهاری باشه عکسهای نوروزی ارتاجون ارتا و بابای مهربون واین هم سفره ی هفت سین امسال بدلیل اینکه ارتاجون هنوز نمیتونه بشینه و چندان هم از ماشین خوشش نمیاد و توی ماشین زیاد بیقراری میکنه به مسافرت نرفتیم اما توی تهران هم بد نبود و جاهای زیادی دید و بازدید رفتیم و ارتا هم کلی عیدی جمع کرد و در کل خوش گذشت بنظرتون ارتا در حالت پایین که مشاهده میکنید مشغول چه کاریه؟ ارتای ...
10 فروردين 1393

خنده به وسایل

سلام به دوستای عزیز خدا قوت به خاطر خونه تکونی و کارای مقدماتی عید این پست آخر سال ٩٢ هستش پیشاپیش سال نو رو به همه تبریک میگم امیدوارم سال پیش رو سال براورده شدن ارزوهاتون باشه از کارای ارتاجون اینکه وقتی برچسب انرژی یخچال یا تاب بازیش رو میبینه بی دلیل میخنده و تازه گاهی هم باهاشون حرفم میزنه و پشت بندش دوباره میخنده ارتا همین حسو نسبت به جغجغه اش هم داره دوستای عزیز تا پست بعدی در سال جدید خدانگهدار ...
26 اسفند 1392

خونه تکونی

سلام دوستای خوبم امروز با اجازه از مامان جون تصمیم گرفتم خودم داستان خونه تکونی رو براتون توضیح بدم داستان از این قرار بود که : صبح زود برای کمک به مامانی بیدار شدم با مامان احوالپرسی و خوش و بشی کردیم بعداز صرف صبحانه مامان توضیح داد که طبق برنامه باید کجاهارو تمیز کنیم من هم با دقت به تمامی صحبتاش گوش کردم وبعد موافقت خودمو با برنامه اعلام کردم و مثل همیشه با لبخند کارو شروع کردیم وسط کار کمی استراحت کردم و نوشیدنی خوشمزه خوردم کارمون تا غروب طول کشید ومن فکر کردم یه حموم داغ الان خیلی می چسبه و میتونه بهترین گزینه باشه و در آخر هم یه خواب آرام صبح...
19 اسفند 1392

خاطره ی بامزه ی وبلاگی

چند وقت پیش یه اتفاق جالب وبلاگی برای من پیش اومد که تا یادش میوفتم خندم میگیره از اینکه چطور چند مسئله  تصادفا دست به دست هم میدن تا اینجوری بشه حالا قضیه این بوده که  مادر همسرم که در شهر دیگه ای زندگی میکنند با من تماس گرفت و با حالت گریان که مشخص بود از قبل تماس تلفنی بوده بعداز احوالپرسی گفت: عروس این چه آهنگ غمگین و گریه داریه که توی وبلاگ آرتا گذاشتی اگه میشه اهنگو عوض کن و یه اهنگ شاد بذار .حالا داستان این بوده  که چون من به تازگی دارم ابزار کاربردی وبلاگ رو با امتحان کردن و تصادفی یاد میگیرم  از گوگل موزیک وبلاگ رو سرچ کردم و بطور شانسی و اتفاقی اهنگی  که حتی یکبار هم نشنیده بودم بنام شب یلدای مازی...
7 اسفند 1392

جغجغه بازی

سلام گل پسرم.عزیزم بتازگیها خیلی شیطون شدی و دیگه من وقت سرخاروندن هم ندارم وتمام اوقات روزم متعلق به شما شده البته فکر کنم از ساعت آپ کردنم  همه چی عیان و مشخصه که دیگه در طی روز کاملا سرگرم شما هستم   عزیزکم بالاخره تلاش شما به ثمر نشست و دیروز تونستی بدون کمک ما یه غلت موفقی داشته باشی و بعدش هم دائما این کارو تکرار میکردی و یه مسئله ای که از بدو تولد در شما وجود داره اینه که تحت هیچ شرایطی دستاتو زیر پتو نگه نمیداری و حتما باید دستات آزاد باشن و تا حالا کسی نتونسته در این زمینه حریف شما بشه از کری یر اصلا خوشت نمیاد و اصلا توش قرار نمیگیری و آروم و قرار نداری. توی گهواره تون هم تقریبا همین وضعیت حاکمه و بیشتر دوست داری...
3 اسفند 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای آرتا می باشد